دکتر عبده تبریزی سخنرانی خود را با یک مقدمه خطاب به دانشجویان حاضر در جلسه شروع کردند:
بهطورکلی افراد در انتخاب نوع شغل خود به چند دسته تقسیم میشوند. برخی به شغل آزاد یا اصطلاحاً کاسبی علاقهمند هستند. ظرفیت تحمل فشارها و گرفتاریهای موجود در کاسبی را دارند. خصوصاً در کشور درحالتوسعهای همچون کشور ما که ۹۰ درصد کاسبی در حاشیه است. برخی به یک زندگی حداقلی قانع هستند و به دنبال کارمندی یا کارفرمایی در ادارهجات میروند. این افراد همچون کاسبها فشارهای زیادی در کار تحمل نمیکنند و به دنبال یک زندگی جمعوجور و ساده هستند. بسیار با اهمیت است که بتوانید تشخیص بدهید شما از کدام جنس از افراد هستید و مسیر حرکت خود را انتخاب کنید. گذشته از اینها برخی علاقهمند به فعالیت بهعنوان یک سیاستگذار و تصمیمگیرنده در حوزه تخصصی خود در کشور هستند.
فرض کنید امروز شما یک سیاستگذار هستید. با شرایط فعلی کشور که در ادامه آنرا تشریح خواهم کرد، چه تصمیماتی برای عبور از این شرایط دشوار اتخاذ میکنید؟
در ادامه دکتر عبده تبریزی خلاصهای از وضعیت فعلی کشور توضیح دادند:
در حال حاضر ما دو مشکل اساسی در کشور داریم. اولین مشکل بحث تحریمهاست. در شرایط فعلی نه ایران حاضر به کوتاه آمدن و در مقابل آمریکا و امتیاز دادن به آن است و نه آمریکا حاضر به کوتاه آمدن در برابر ایران است. اینکه فکر کنید بدون ایجاد تغییر در روند فعلی، با مذاکره، ترامپ حاضر به کوتاه آمدن است اشتباه است. ترامپ در فشار کنگره است و کنگره هم به ترامپ فشار میآورد تا امتیازی به ایران داده نشود. بهصورت کلی پیشبینی نمیشود که در ۱۴ الی ۱۵ ماه آینده نه ایران به آمریکا و نه آمریکا به ایران امتیاز اساسی بدهد. بنابراین از این نظر حداقل تا یک سال آینده اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد و هر روز فشار تحریمها بیشتر خواهد شد.
مشکل اساسی دوم که کشور در حال حاضر با آن روبهروست، نقدینگی است. با شرایط فعلی کشور نقدینگی در حال افزایش است که این خود آسیبرسان به کشور است. یکی از آسیبهایی که نقدینگی بالا در آینده ایجاد میکند افزایش چشمگیر نرخ ارز خواهد بود که ممکن است موجب ایجاد یک بحران اساسی در داخل کشور شود. بگذریم از بسیاری از بحرانهای کوچکتری که سیاستگذاران با تصمیمهای اشتباه ایجاد میکنند. ازجمله این بحرانهای کوچک میتوان اتفاقات بعد از افزایش قیمت بنزین را نام برد. بلافاصله پس از افزایش قیمت بنزین اعلام شد که تمام این پولها به مردم بازگردانده میشود. سؤالی که در این میان به وجود میآید این است که اگر قرار بود که کل این پول به مردم بازگردد چه نیازی به افزایش قیمت بنزین و تقبل اینهمه هزینه بود؟ مردم به همان شرایط سابق راضی بودند. دولت با فشاری که به خود آورد چرا از این پول در بودجه استفاده نکرد؟
در ادامه دکتر عبده تبریزی توضیحاتی در مورد بودجه سال ۹۹ دادند:
دوستان جوانی که در دفتر اقتصاد کلان هستند بودجه سال ۹۹ را بدون کسری بستهاند. سال ۹۸ با هر سختی خواهد بود به اتمام خواهد رسید. اما موضوعی که نگرانکننده است بودجه سال ۹۹ است.
بانک مرکزی اقداماتی مثبتی انجام داده است. اضافه برداشت بانکها کاهش پیدا کرده است. در مقطع ریاست آقای دکتر همتی اضافه برداشت بانکها از منفی ۸۷ هزار میلیارد تومان به منفی ۴۷ هزار میلیارد تومان رسیده است. خالص دارایی خارجی منفی است. البته این مورد دست آوردی برای بانک مرکزی نیست، چراکه دولت ارزی نداشته که بفروشد و از آن محل نقدینگی افزایش پیدا کند. البته بدهی دولت به بانک مرکزی بالا رفته است. این موضوع موجب میشود دیگر منابعی برای مراکز خصوصی وجود نداشته باشد که درنهایت نرخ رشد منفی را در GDP به همراه خواهد داشت. نرخ رشد تا پایان سال ۹۸ چیزی در حدود منفی ۱۰ درصد پیشبینی شده است و این مورد به این معنیست که وضعیت مصرفی خانوار تضعیف شده است. با توجه به جدول دادهها و ستاندهها، دکتر همتی بر این باورند که اتفاقات رخداده در قیمت بنزین، ۴ درصد بر تورم ایران تأثیر خواهد گذاشت. البته انتظارات، شاید این نرخ را تا حدودی افزایش دهد. درنهایت تورم کل سال ۹۸ چیزی در حدود ۴۰ درصد بسته خواهد شد و تورم نقطهبهنقطه برای پایان سال چیزی در حدود ۲۰ درصد خواهد بود. درنهایت بانک مرکزی در تلاش است تا رشد نقدینگی را به همان میزان تاریخی، یعنی افزایش ۲۵ درصدی در سال حفظ کنید و با تمام این اقدامات بتواند از سال ۹۸ با سلامت عبور کرد.
آنچه در این میان نگرانکننده است وضعیت بودجه سال ۹۹ است که دفتر اقتصاد کلان بدون کسری این بودجه را بسته است، اما در حال حاضر که بودجهبندی به دست دولت رسیده، مشکلات و اختلافاتی به وجود آمده که موجب کسری بودجه میشود. دولت با ۴ مورد در بودجه سال ۹۹ مخالف است که کسری بودجه بسیار چشمگیری ایجاد میکند. ۴ مورد اساسی که دولت با آن در بودجه سال ۹۹ مخالف است عبارت است از:
با یک حساب سرانگشتی، چیزی در حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه برای سال ۹۹ پیشبینی میشود.
از این ۱۵۰ هزار میلیارد تومان پیشبینی میشود که ۳۰ هزار میلیارد تومان با کاهش هزینهها کسر خواهد شد، که درنهایت ۱۲۰ هزار میلیارد تومان باقی خواهد ماند. بهطور خوشبینانه فرض میکنیم که کسری بودجه سال ۹۹، ۱۰۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود. سؤالی که در این میان به وجود میآید این است که این کسری بودجه را چگونه میتوان جبران کرد؟
در ادامه دکتر عبده تبریزی راهکارهایی برای کسب درآمد دولت و کاهش کسری بودجه در سال ۹۹ را در کلاس پیشنهاد کردند و با دانشجویان به بحث و تبادلنظر پرداختند.
این موضوع را در نظر بگیرید که در سال ۹۹ نمیتوان قیمت کالاهایی را افزایش داد که مردم عادی با آنها سروکار دارند. بنابراین اولین معیار برای تغییرات این است که فشاری بر مردم عادی وارد نشود. دومین معیار مهمی که در اتخاذ سیاستها باید در نظر گرفت آن است که این سیاستها خیلی تورمزا نباشد. من پیشنهادهایی را لیست کردم که برای جبران کسری بودجه سال ۹۹ میتوان به کار گرفته شود.
توجه داشته باشید این سیاستها تنها برای عبور از سال ۹۹ است، چراکه وضعیت فعلی را نمیتوان ادامه داد و باید این موضوع بهصورت بنیادین توسط مقامات ارشد حلوفصل شود. در حال حاضر امکان صرفنظر کردن از درآمد نفت وجود ندارد. درآمد نفتی ایران حداقل چیزی در حدود ۵۰ الی ۶۰ هزار میلیارد تومان است. حاشیه سود مربوط به فروش نفت در ایران بسیار بالاست. برای مثال زمانی که ۵۰ هزار میلیارد تومان نفت به فروش میرسد ۴۰ هزار میلیارد آن سود است. به همین خاطر جایگزین کردن درآمد نفتی با صادرات غیرنفتی کار بسیار دشواری است، چراکه ما در دنیای رقابتی قرار داریم و محصولات غیرنفتی حاشیه سود بالایی ندارند.
راه حلهای اساسی برای اصلاح سیستم مالیاتی وجود دارد که درآمد بسیار بالایی را برای دولت حاصل میکند. اخذ مالیات بر تراکنشها یکی از این راه کارهاست. میتوان تمام مالیاتها را حذف و ۱ درصد از کل تراکنشها را بهعنوان مالیات اتخاذ کرد. در حال حاضر حجم تراکنش ۱۳ برابر تولید ناخالص داخلی است. با این کار ممکن است چیزی در حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان درآمد برای دولت کسب شود. با اجرای چنین طرحی فسادهایی که در زمینه مالیاتها وجود دارد کاهش پیدا میکند، اما این کار نیازمند تحولات اساسی در نظام مالیاتی است. در حال حاضر نیاز به راهکاری است که اجرای آن ساده باشد تا بتوانیم سال ۹۹ را پشت سر بگذاریم.
مجدداً ذکر میکنم که هیچیک از این موارد راهکار طولانیمدت نیست و صرفاً برای عبور از سال ۹۹ است. باید اصلاحات اساسی برای حل مشکلات موجود ارائه شود. درواقع باید ثروت جدیدی برای جامعه خلق کرد تا وضع زندگی مردم بهبود یابد، اما یافتن این راهحل بسیار دشوار است.
اصلاحاتی اساسی در ساختارهای کشور الزامی است. با پیشرفت تکنولوژی، در آینده فروش نفت به سهولت حال حاضر امکانپذیر نخواهد بود. یکی از دلایل واگذاری آرامکو نیز همین موضوع بود. وضعیت در بلندمدت خیلی درخشان نخواهد بود و باید کمک کرد تا شرکتهای نفتی و گازی آرام آرام به فروش برسند و با درآمد حاصل از آنها به تقویت زیرساختها پرداخت.
این موضوع که برخی سیاستمداران در برخی سخنرانیها در مورد در نظر نگرفتن درآمد نفتی میگویند غیرمنطقی است. با صفر کردن درآمد نفتی کنترل قیمت دلار در سال آینده بسیار دشوار بود. در این شرایط نامساعد نیز برخی تصمیمگیریها عجیب است. همانطور که در ابتدا گفتم قیمت بنزین را افزایش دادند و این کار درستی بود، اما بعد از افزایش قیمت بنزین اعلام شد که از درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین دولت چیزی بر نخواهد داشت. با افزایش قیمت بنزین بخشی از مشکلات دولت در بودجه حل میشد. در واقع چیزی در حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان از کسری بودجه با این کار حل میشد که دولت اعلام کرد برداشتی از درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین نخواهد داشت.
دکتر عبده تبریزی در پاسخ به این سؤال که آیا با حذف یارانه نقدی اقشار پردرآمد نمیتوان بخشی از کسری بودجه را جبران کرد، گفتند:
من اگر جای دولت بودم بازی را برمیگرداندم. کل درآمد حاصل از نفت را به مردم میدادم و ۴۰ درصد آن را بابت هزینههای استخراج و فروش نفت برمیداشتم و تمام قیمتها را آزاد میکردم. با این سیاست مردم خیلی مشتاق افزایش قیمت دلار، بنزین و تمام حاملهای انرژی میشوند. درواقع با این کار اعتراف میکردم که ما نتوانستیم پول نفت را درست مدیریت کنیم و آن را به شما میسپاریم.
در آخر آقای دکتر لطفی، هیات علمی دانشکده مدیریت دانشگاه صنعتی امیرکبیر از دکتر عبده تبریزی پرسیدند که برای دانشجویان MBA گرایش مالی، چه پیشنهادی برای ورود به بازار کار دارید؟ دکتر عبده در پاسخ به این سؤال گفتند:
در بخش مالی شرکتها امکانات اشتغال در بازار بیشتر است. دانشجویان این حوزه امکان ورود به دو نوع بازار کار را دارند. اولی بحث مالی شرکتهاست. این موضوع برای افرادی که توان مدیریتی در خود میبینند بسیار مناسب است. دومین حوزهای که این دانشجویان امکان فعالیت دارند بحث بازار بورس و مدیریت ریسک است که در شرایط فعلی در این حوزه، امکان فعالیت در شرکتها همچون حوزه مالی شرکتها وجود ندارد.
پارسا پورقاسم